کلاهی که با "آب مجازی" سر توسعه‌نیافته‌ها می‌رود!


در سال 1994 که پروفسور "تونی آلن" در دانشگاه لیدز انگلستان متوجه شد هر فنجان قهوه 140 لیتر آب دارد، معادلات اقتصادی و مناسبات سیاسی بین المللی رنگ و بوی تازه‌ای گرفت.

مفهومی موسوم به "آب مجازی" اولین بار در نیمه اول دهه 1990 توسط تونی آلن مطرح شد. آب مجازی یا آب پنهان به زبان ساده یعنی آبی که در فرآیند تولید یک محصول یا شیء مصرف می‌شود اما در محصول نهایی قابل مشاهده نیست.

برای مثال یک کفش چرم دارای 8 هزار لیتر آب مجازی است؛ در واقع اگر همین حالا یک کفش چرم به پا دارید بر روی یک استخر کوچک ایستاده‌اید. در همین مثال این مقدار آب متشکل از آبی است که اول گاو مرحوم برای رشد و تولید این چرم بر روی بدنش نوشیده و دوم آبی که برای شست و شو و پرداخت این چرم در کارخانه مورد استفاده قرار گرفته است. حتی آبی که کفاش هنگام دوختن کفش شما نوشیده تا رفع تشنگی کند باید در این مقوله محاسبه شود.

احتمالا در آینده‌ای نزدیک و پس از مصرف آخرین قطرات نفت و هنگامی که ملاقه سکوهای نفتی به ته دیگ ذخایر رسید، بشر معادلات اقتصادی را از نو و این بار بر مبنای آب خواهد نوشت. بدون شک در صادرات و واردات اولین مفهومی که مد نظر قرار خواهد گرفت این خواهد بود که با صادرات این کالا چه مقدار آب مجازی از کشور خارج خواهیم کرد و آیا این مقدار به صرفه هست یا خیر.

البته به این معادلات در حال حاضر هم در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته بدون آنکه حرفی از آن زده شود توجه می‌شود. هم‌اکنون کشورهای توسعه‌یافته تا حد ممکن کارخانجات تولیدی کالاهای طراحی شده خودشان را در کشورهای در حال توسعه یا توسعه‌نیافته دایر می‌کنند و این امر لزوما به خاطر نیروی کار ارزان یا آلوده نشدن زیست بوم کشورهای اروپایی نیست.

متاسفانه بسیاری فکر می‌کنند علت چنین اقداماتی چیزی نیست جز "اقتصاد دانش‌بنیان" که تازگی‌ها بسیاری سنگش را به سینه می‌زنند. اقتصاد دانش‌بنیاد در بسیاری مواقع تنها استتاری است برای پنهان‌کردن مسائل اصلی، یعنی آب. چرا اتحادیه اروپا تلاش می‌کند محصولاتی مثل نخ، پارچه و پنبه را از کشورهایی مثل ازبکستان و یا هند تامین کند؟

یا چرا شرکت قدرتمند اپل آیفون معروفش را در چین تولید می‌کند؟ مگر ساخت یک تلفن همراه چقدر آلودگی دارد؟ یا مگر کارگرهای چینی چقدر ارزان‌تر از ربات های هوشمند خط تولیدهای آمریکایی دستمزد می‌گیرند؟ در واقع علت اصلی اینجاست که هر گوشی تلفن همراه هوشمند حدود 1500 لیتر آب مجازی در خود دارد و چین با صادرات میلیون‌ها گوشی آیفون در واقع در سال یک دریاچه بزرگ از آب کشورش را صادر می‌کند!

اما این کلاه فقط بر سر کشورهای دیگر نرفته است و ایران هم یکی از قربانیان این اقتصاد آبی شده است. به عنوان مثال در سال 93 چیزی در حدود 833 هزار تن هندوانه از ایران صادر شده است. تحقیقات ثابت کرده هر کیلوگرم هندوانه 400 لیتر آب مجازی در خود دارد. این مفهوم به این معناست که در سال 93 معادل 333200000000 لیتر آب مجازی از کشوری که با بحران بی‌آبی دست و پنجه نرم می‌کند صادر شده است؛ یعنی به گفته "رضا راعی عزآبادی" مدیر کل دفتر مطالعات منابع آب ایران فقط به واسطه صادرات هندوانه 7 برابر ظرفیت سد کرخه آب صادر کرده‌ایم.

پتانسیل منابع تجدیدشونده آبی کشور در بهترین حالت 130 میلیارد متر مکعب است که 93 درصد از آن با بازده نگران‌کننده تنها 35 درصدی در بخش کشاورزی مصرف می‌شود. این در حالی است که بازده آبیاری در کشورهای توسعه‌یافته تا 70 درصد بالا می‌رود. پس اساسا در دنیای امروز علت اصلی بحران‌های آب مصرف غلط است، نه نبود آب کافی.

بیش از 15 درصد از آب مورد مصرف در جهان در قالب آب مجازی در حال صادرات است. از این مقدار آب 67 درصد را تجارت محصولات زراعی، 23 درصد را محصولات دامی و 10 درصد را محصولات صنعتی تشکیل می‌دهد؛ بنابرین شاهدیم نزدیک به سه دهه کشورهای توسعه‌یافته‌ای که کم‌آب هستند سعی کرده‌اند محصولات آب‌بر را از کشورهای دیگر وارد کنند حتی با قیمت تمام‌شده بالاتر.

جنگ ارزها که راهکاری برای افزایش صادرات بسیاری از کشورهای در حال توسعه دنیا به حساب می‌آید به این معناست که اقتصاد یک کشور سعی کند برای کاهش قیمت نسبی تمام‌شده کالاهای تولیدشده در کشورش و در قبال افزایش صادرات، قیمت و ارزش واحد پولش را پایین بیاورد. مثلا چین با همین سیاست باعث شده اجناسش در دنیا ارزان باشد درحالی که در خود چین این محصولات گران به حساب می‌آید.

این جنگ ارز به برگ برنده‌ای تبدیل شده است برای کشورهای توسعه‌یافته که می‌توانند آب مجازی را با قیمت بسیار ناچیز از کشورهایی وارد کشورشان کنند که نمی‌دانند در حال خشکاندن ذخایر آبی‌شان هستند. کشورهای توسعه‌یافته در حالی تصمیم به واردکردن محصولات کشاورزی آب‌بر گرفته‌اند که ایران جشن خودکفایی محصولات کشاورزی می‌گیرد و واردات برنج و گندم را وابستگی به بیگانه می‌داند.

هرکیلوگرم برنج 3000 لیتر آب مجازی دارد؛ یعنی یک بشقاب متوسط برنج 750 لیتر آب دارد. هر کیلوگرم ذرت 900 لیتر، هر کیلوگرم گندم 1350 لیتر، یک لیتر شیر 1000 لیتر و هر کیلوگرم گوشت قرمز معادل 16000 لیتر آب مجازی دارد. مصرف آب واقعی هر نفر در ایران به طور روزانه برای استحمام و نوشیدن کمتر از 100 لیتر است اما مصرف آب مجازی هر ایرانی حدود 1400 تا 1500 لیتر در روز تخمین زده می‌شود.

بنابرین تلاش برای صرفه‌جویی در مصرف آب تقریبا بی‌فایده است و تقریبا هیچ مشکلی از بحران آب ایران کم نخواهد کرد. شهروندان ایرانی باید به سطحی از درک و آگاهی برسند که تمام محصولات و کالاهای مصرفی خود را که در طول روز به هر نحو مصرف می‌کنند و یا با آنها سر و کار دارند به نوعی "آب" ببینند.

از هر برگ 10 لیتری کاغذ تا یک بشقاب 1750 لیتری قرمه‌سبزی، از یک لپ تاپ 6000 لیتری تا یک بستنی 300 لیتری را باید بهینه و صرفه‌جویانه مصرف کنیم تا شاید بحران بی‌آبی ایران‌مان را پشت سر بگذاریم و طبیعت فردا را برای فرزندانمان حفظ کنیم.

نیما آتش- خبرنگار ایسنای منطقه اصفهان