عامل اصلی فرونشست زمین تهران چیست؟


فرونشست زمین یکی از پدیده‌های اجتماعی زیست محیطی است که در سال های اخیر به‌واسطه عوامل اجتماعی و طبیعی به وجود آمده است. پدیده ای که بیش از هر چیز ما را به یاد بهره برداری بی‌حدوحصر از منابع زیرزمینی آب می اندازد.

در گفتگو با آقای «سعید صادقلو» دانشجوی دکترای جغرافیای دانشگاه تربیت مدرس، عوامل و تبعات این پدیده را بررسی کرده‌ایم.

لطفاً درباره مساله فرونشست زمین و عواملی که موجب بروز آن می‌شوند و همچنین نتایج این اتفاق برایمان توضیح دهید.
در ابتدا باید اشاره کنم که از نظر علمی «فرونشست زمین» به عنوان مبحثی تخصصی در علوم جغرافیایی قابل مطالعه است. ابتدا باید این مساله را بگوییم که «فرونشست» چیست و پس از آن ابعاد مساله روشن‌تر می‌شود. فرونشست به ریزش و پایین رفتن عمودی سطح اطلاق می‌شود. زمانی که ما می‌گوییم فرونشست زمین اتفاق افتاده است یعنی اینکه زمین به طور عمودی پایین‌تر رفته است و این مساله روی سطح زمین معمولاً به صورت ظاهر شدن چاله‌هایی نمایان می‌شود. گاهی اوقات هم ممکن است زیرزمین خالی شود و با ایجاد لرزش یا تحریک کوچکی سطح خارجی زمین به پایین نشست پیدا کند، یعنی در این نوع دوم چاله در داخل زمین به وجود آمده است اما روی زمین نمایان نیست و با اقدامی تحریکی زمین به یکباره فرو می‌نشیند. در کشور ما علت اصلی فرونشست زمین مربوط به بحث استفاده بی‌رویه از منابع آبی زیر زمینی می‌شود.

طبق استانداردهای پذیرفته شده بین‌المللی، اگر کشوری 20 درصد از آب‌های تجدیدپذیر خود را استفاده کند در شرایط ایمن است و اگر این میزان به 40 درصد برسد در مرز خطر قرار دارد. اما ما در ایران در شرایط فعلی از 85 درصد منابع آب تجدید‌پذیر استفاده می‌کنیم و این یعنی فاجعه، یعنی نابودی محیط زیست و در نتیجه نابودی زندگی. یادمان باشد که استفاده از محیط باید با توان اکولوژیکی آن محیط سازگار باشد، اما متاسفانه اکنون در بسیاری از مناطق کشور ما بسیار بیش از توان اکولوژیکی از زمین استفاده می‌کنیم و زمین هم کم‌کم دارد با فرونشست‌های پی‌در‌پی اعتراضش را به گوش ما می‌رساند. در زیرزمین منابع آب به صورت سفره‌های گوناگونی وجود دارند، زمانی که ما از این سفره‌ها، آب را بیش از توان اکولوژیک بیرون می‌کشیم طبیعتاً آن محیط در زیر زمین خالی می‌شود و لایه بالایی خاک به داخل آن چاله‌ها می‌ریزند و این موضوع به همین ترتیب تا سطح خارجی زمین ادامه پیدا می‌کنند و همه‌شان به پایین سقوط می‌کنند و در نتیجه حادثه‌ای مانند دشت‌های جنوبی تهران یا فرونشست منطقه شهران تهران را می‌بینیم. مناطق شهری به دلیل تراکم بالای جمعیت، ساخت و سازها و خطوط ارتباطی مهم در اثر فرونشست بسیار آسیب‌پذیرترند.

فرونشست می‌تواند به تخریب سیستم‌های آبیاری و خاک‌های حاصل‌خیز کشاورزی منجر شوند. پدیده فرونشست زمین به شکل‌های شکاف، فروچاله و نشست منطقه‌ای نمایان می‌شود. آسیب به چاه‌ها در منطقه‌های فرونشست روستایی و شهری به طور کامل متداول بوده، موجب خرابی چاه‌ها می‌شود. به علاوه فرونشست می‌تواند به خیابان‌ها، پل‌ها و بزرگراه‌ها آسیب زده، خطوط آب‌رسانی، گاز، فاضلاب را مختل کرده، به پی ساختمان‌ها آسیب رسانده، موجب ترک برداشتگی پی سازه‌ها، کج شدن دیوارها و تیرهای انتقال برق و… شود. در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور مانند تهران، مشهد، کرمان و حتی شهرهای تبریز و اردبیل هر ساله شاهد وقوع چندین فرونشست در نقاط حساس این شهرها هستیم که گاهی نیز خسارت‌بارند. در حال حاضر نه فقط در ایران، بلکه در اغلب کشورهای دنیا پدیده فرونشست زمین به شکل ناحیه‌ای و در نتیجه برداشت بی‌رویه از سفره‌های آب‌های زیرزمینی صورت می‌گیرد. روی اردبیل تأکید می‌کنم که بدانیم حتی منطقه خوش بارشی مانند اردبیل نیز از فرونشست زمین رنج می‌برد و ما در اردبیل شاهد فرونشست 10سانتی‌متری در برخی مناطق هستیم.

با توجه به رابطه معنادار سطح آب‌های زیرزمینی با ایجاد فرونشست زمین، شرایط آبی کشور را در حال حاضر چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ایران در ناحیه خشک جهانی قرار دارد و متوسط بارش آن سالانه حدود 250 میلی‌متر است. به طوری که ‪ ۲۵درصد خاک ایران در مناطق فراخشک،۴۰درصد در مناطق خشک و ‪ ۲۵درصد در مناطق نیمه خشک قرار دارد. منابع آبی در 10 درصد از مساحت کشور قرار گرفته و باید از این مناطق به دو سوم مساحت ایران که جزو مناطق کم آب هستند، با تدبیر مناسب و عاقلانه منتقل شود. باتوجه به قرار گرفتن ایران در زمره مناطقی که در آینده با بحران آب مواجه خواهند شد، تا سال ‪ ۲۰۵۰ سهم سرانه آب هر نفر به کمتر از هزار مترمکعب می‌رسد. مقدار آب‌های حاصل از نزولات آسمانی در هر سال حدود 400 میلیارد متر مکعب است، با این وجود کاهش تقریباً یک میلیارد متر مکعب آب در هر سال، برای کشوری چون ایران که به شدت به آب‌های حاصل از نزولات جوی نیازمند است می‌تواند هشدار دهنده باشد و ایران را با بحران کمبود آب مواجه سازد.

ایران اکنون حدود‪ 647 سد در حال بهره‌برداری دارد. آب‌های زیرزمینی در چنین شرایطی از حساسیت فوق‌العاده‌ای برخوردارند و مورد استفاده بی‌رویه قرار می‌گیرند لذا باید بر نحوه مصرف آن نظارت شود. اکنون بهای آب‌های زیرزمینی در بخش کشاورزی تقریباً رایگان است و به لحاظ خشکسالی و کم‌آبی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. سالیان طولانی است که قسمت‌های جنوبی و شرقی کشور دچار خشکسالی‌اند و برنامه‌ریزی‌ها و تدابیری برای مدیریت این خشکسالی‌ها و مواجهه با بحران تدوین شده و در حال اجراست. مصرف زیاد، عدم تقارن بارندگی‌ها در کشور، رشد جمعیت و توسعه از جمله دلایل اصلی برای بروز بحران‌ها و چالش‌های بخش آب است. از طرفی دیگر من بحران آب بوجود آمده در کشور را ترکیب و نتیجه اتصال قدرت و ثروت نیز می‌دانم. یادمان باشد که برخی از سیاسیون ما، از مسائل آب، بهتر از هرکسی خبر دارند، اما اینکه چرا رسیدگی به امر بحران آب نمی‌شود جا دارد که بگویم تا جایی که من اطلاع دارم حدود 93 درصد از بودجه متعلق به آب‌های سطحی است و فقط هفت درصد متعلق به آب‌های زیرزمینی است. این هفت درصد معانی بسیاری دارد که خلاصه‌اش این می‌شود که برخی افراد که در صندلی قدرت و ثروت نشسته‌اند و وظیفه برنامه‌ریزی برای آب کشور را دارند، در حال ارتزاق از بحث آب و سد‌سازی‌اند و لذا نمی‌خواهند که جریان بودجه را به سمت آب‌های زیرزمینی سرازیر کنند. لذا فرهنگ‌سازی درباره آب‌های زیرزمینی برایشان بی اهمیت است. جدای از این اتفاق، موقعیت جغرافیایی کشور ما نیز به بارش اجازه نداده است که در 85 درصد مناطق کشور ما به میزان مطلوب ببارد. لذا کشور ما دارای اقلیمی خشک و نیمه خشک است. از طرف دیگر در همه‌جای کشور ما هرکس که بخواهد می‌تواند برای خود چاه بزند، به نحوی که اکنون در شهر تهران بسیاری از مجتمع‌های ساختمانی برای خود چاه آب مجزا دارند. این اتفاق موجب می‌شود که سطح آب زیرزمینی به شدت افت کند و بنابراین فرونشست اتفاق بیفتد.

اخیراً در تهران فرونشست‌های پی در پی اتفاق افتاد، راجع به این مساله لطفاً نظرتان را بفرمایید.
در ابتدا باید بگویم که پدیده فرونشست زمین در تهران 90 برابر حد بحران اتحادیه اروپاست، در اتحادیه اروپا برای نشست سالانه چهار میلیمتر خاک کمیته بحران تشکیل می‌دهند اما در جنوب تهران در دشت معین‌آباد ورامین سالانه 36 سانتیمتر پدیده فرونشست زمین رخ می‌دهد اما آب از آب تکان نمی‌خورد. براساس گزارش‌های رسمی سالانه دو متر سطح آب‌های زیرزمینی 60 دشت اصلی در مرکز ایران افت می‌کند و ما فقط لکه‌های این بحران را می‌بینیم که خشک شدن منابع آبی است. همچنین بخشی از آب شرب مورد نیاز شهر تهران از طریق منابع زیر زمینی تأمین می‌شود. این میزان آب متغیر بوده و بسته به شرایط منابع تأمین کننده، میزان مصرف و وصول گوناگون سال ، از ۲۰درصد تا ۴۰درصد کل آب مورد نیاز تهران تغییر می‌کند. در حال حاضر تعداد ۴۴۱ حلقه چاه عمیق در مدار ، با ظرفیت تولید تقریبی ۵/۱۴ متر مکعب بر ثانیه در حال بهره برداری برای تأمین آب شرب شهر تهرانند. مساله فرونشست زمین در تهران چیز جدیدی نیست و از دهه‌های گذشته وجود داشته است، اما در سالیان گذشته هر قدر به سمت حال نزدیک‌تر شده‌ایم بیشتر اتفاق افتاده است و دلیل آن نیز افزایش روزافزون جمعیت استان تهران است.

یعنی شما افزایش سریع جمعیت در تهران را عامل اصلی می‌دانید؟
بله دقیقاً، نگاه کنید در فاصله سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ درمجموع رقمی معادل ۹۷۸ هزار و ۸۱۱ نفر به تهران مهاجرت کرده‌اند. تهران با بیش از ۱۲ میلیون جمعیت مواجه است که این تعداد از مشکلات زیست‌محیطی، آلودگی هوا، اجتماعی، اقتصادی و فقر به دلیل عدم توازن منابع و به‌هم‌ریختگی فضای حیاتی و زیست انسان‌ها رنج می‌برند. در سال حدود ۱۲۰هزار نفر به جمعیت تهران افزوده می‌شود. با ادامه این روند و افزوده شدن حدود یک میلیون و دویست هزار نفر در هر دهه به جمعیت تهران، تهران در سال ۱۴۹۰ جمعیتی بالغ بر ۲۰ میلیون نفر و در سال ۱۵۹۰ جمعیتی در حدود ۳۲ میلیون و در نوروز ۱۶۱۱ حدود ۳۵ میلیون نفر جمعیت خواهد داشت. با توجه به محدودیت‌های توسعه مجموعه شهری تهران به‌ویژه درزمینه تأمین آب و ضرورت کنترل، به‌منظور مهار و جلوگیری جدی از افزایش جمعیت مجموعه، سقف جمعیتی ۱۵ میلیون نفر و سقف جمعیتی ۱۴ میلیون نفر در سال ۱۴۰۰ تعیین می‌شود. با توجه به مطالعات انجام‌شده، تهران حتی ۱۲ سال زودتر از پیش‌بینی‌ها به اهداف پیش‌بینی‌شده در سال ۱۴۰۴ رسیده است و سقف جمعیتی آن نیز کامل شده است. پیش‌تر در اطراف تهران ۳۲ شهر وجود داشت، اما هم‌اکنون تعداد شهرهای اطراف تهران در دو استان تهران و البرز به ۵۸ شهر رسیده است. آن زمان ۱۲ فرمانداری در اطراف تهران مشغول به فعالیت بود که این تعداد در حال حاضر به ۲۲ فرمانداری رسیده است. به‌طورقطع در کلان‌شهرها به‌طور ویژه نیازمندی به برخورد جدی وجود دارد، نه فقط برای اداره کلان‌شهرهای مادر، بلکه برای شهروندان تحت حوزه نفوذ کلان‌شهرها تدابیری ویژه اندیشه شود. ظرفیت پذیری تهران حداکثر ۶میلیون نفر بود، اما اکنون ۱۵ میلیون جمعیت دارد. خب وقتی جمعیت به این نحو زیاد می‌شود و اولین نیاز هر موجود زنده‌ای آب است. لذا سریعاً رشد مصرف آب زیاد می‌شود و ده‌ها و صدها هزاران چاه آب برای رفع این نیاز حفاری می‌شود. و وقتی سفره آب زیرزمینی خالی می‌شود زیر زمین خالی می‌شود و به یک‌باره فرو می‌ریزد.

عده‌ای فرونشست‌های زمین در تهران را ماحصل اقدامات شهرداری تهران می‌دانند، نظرتان راجع به این مسأله چیست؟
باید بگویم که این مطالب صرفاً ماهیت سیاسی دارد و نه علمی است و نه تأیید پذیر. چرا که فرونشست زمین در تهران سالیان طولانی است که ادامه داشته است و بحث یکی دو سال نیست. با صراحت می‌گویم که سیاسی کردن موضوع فرونشست زمین خیانت به کشور است، چرا که برخی به جای اینکه به فکر راه چاره علمی برای این مشکل حیاتی باشند، آن را دستاویز اهداف پشت پرده سیاسی و جناحی خود کرده‌اند و منفعت سیاسی خود را بر منفعت کشور ترجیح داده‌اند. فرونشست زمین بحثی علمی است و باید توسط متخصصان علوم جغرافیایی حل و فصل شود. چطور این همه سال از این مطلب چیزی نمی‌گفتند و حالا که کمتر از یکسال به انتخابات مانده است یادشان افتاده که تهران فرونشست دارد؟ در کل می‌خواهم بگویم که همه بازیگران سیاسی باید فارغ از مسائل جناحی خود به فرونشست زمین در تهران نگاه کنند، چرا که بحثی ملی است. از این نظر ملی است که گریبان‌گیر همه مناطق کشور ماست و از طرف دیگر تهران به عنوان پایتخت ایران ویترین بین‌المللی کشور در مجامع جهانی است و کاهش نابسامانی‌های آن جنبه‌ای ملی به خود می‌گیرد. فرونشست چند ماه گذشته که در شهران به وقوع پیوست به هیچ‌وجه ربطی به مدیریت شهری تهران و احیاناً شرکت بهره‌برداری متروی تهران نداشت، بلکه یک فرونشست بود مانند هر فرونشست دیگری، تنها فرقش این بود که در وسط شهر به وقوع پیوست و خیلی خبرساز شد.

توصیه پایانی شما درباره اینکه مساله فرونشست زمین در تهران ریشه کن شود و دیگر با آن دست به گریبان نباشیم چیست؟
به نظر من تا الان نمره قبولی در بحث آب نگرفته‌ایم. چراکه اکنون بالغ بر 10 هزار حلقه چاه در تهران وجود دارد و بسیاری دارند شدیداً از این نعمت خدادادی سوءاستفاده یا استفاده غلط می‌کنند. ضربه‌های سختی به زمین زده‌ایم و چه بخواهیم چه نخواهیم باید واکنش طبیعت را نیز پذیرا باشیم. در قدم اول باید کاملاً فرهنگ‌سازی درباره استفاده از آب را به طور وسیع انجام دهیم، و قدم اول هم درون مدارس باید انجام شود. توصیه من ساماندهی و تمرکززدایی از کلانشهر تهران است، چرا که اگر ما بتوانیم سطوح خدماتی تهران را به صورت قطب‌های گوناگون درکشور پراکنده کنیم، دیگر هر انسانی افق آرزویش آمدن و زندگی کردن در تهران نمی‌شود. اگر ما بتوانیم سطح اختیارات ادارات و سازمان‌ها در سایر مناطق کشور را زیاد کنیم و همچنین سرمایه را به طرف همه نقاط جغرافیایی کشور پخش کنیم و به اصطلاح علمی «تمرکززدایی» انجام دهیم این جمعیتی که بر دوش شهر تهران سنگینی می‌کند قطعاً برای ادامه زیست به سایر استان‌ها و شهرها هم نگاهی خواهند انداخت. مطمئن باشید کاهش جمعیت شهر تهران مساوی است با کاهش مصرف آب و کاهش استفاده از آب‌های زیرزمینی.