سخنان تاْمل برانگيز فاطمه ظفرزاده
فاطمه ظفرزاده پژوهشگر آب و توسعه پایدار گفت: به شهادت تاریخ، کشاورزی آبی از 6 هزار سال پیش در فلات ایران آغاز شده و همواره چرخههای آبشناسی؛ نوسانات ترسالی و خشکسالی را کمابیش داشته است.
وی افزود: اگرچه ممکن است طی سالیان مختلف ترسالی و خشکسالی پدید آید، اما وضعیت آب به لحاظ حجم بارش در یک فرایند بومشناختی کما بیش حول مقادیر مشابهی بالا و پایین میشود و در بلند مدت تغییر چندانی نمیکند.
این پژوهشگر آب و توسعه پایدار با بیان اینکه هنوز هم همان الگوی بارش متکی بر شرایط بوم شناختی در ایران دیده میشود، تصریح کرد: اما بر اثر دستکاریهای نادرست و ژرفاندیشی نشده انسان در این چرخه هیدرولوژی، توزیع مکانی و زمانی بارش تغییر کرده و روند طبیعی آن به سیل تبدیل شده و میزان بارشهای جامد مثل برف کم شده است.
ظفرنژاد با اشاره به اینکه دستکاریهای ناشیانه در طبیعت سبب شده که الگوی بارش تغییر کند نه حجم بارش، تصریح کرد: بنابراین استانهایی مثل تهران و استانهای شمالی که تقریبا سیل نداشتند، دچار سیل شوند و رخداد سیل در این استانها کمابیش متاخر است.
این پژوهشگر آب و توسعه پایدارتصریح کرد: در استانهای شمالی کشور به واسطه جنگلهای هیرکانی در گذشته هیچگاه سیلی به وقوع نمیپیوست اما با دستکاری در منابع طبیعی و ساخت و سازهای بیرویه در طبیعت حتی در استانهای شمالی شاهد سیلهای شدید هستیم.
وی با بیان اینکه انجام اقدامات شماری متخصص، مهندس و کارگزار دولتی و شرکتهای خصوصی همکار آنها به دستکاریهای ناسازگار در طبیعت انجامیده که با اکولوژی و بوم شناخت این سرزمین بشدت ناهماهنگ است و منجر به خشکیدن همه پیکرههای آبی و تالابها و دریاچهها شده و بحران آب را پدید آورده است.
ظفرنژاد با تأکید بر اینکه ثروت هیدرولوژیکی حجم ثابت دارد، تصریح کرد: دستکاریهای نابخردانه در طبیعت اثرات منفی بسیاری در طبیعت داشته است.
کشاورزی تأثیری بر منابع آبی دریاچه ارومیه ندارد
وی با اشاره به کاهش شدید منابع آب ورودی به دریاچه ارومیه در سایه ساخت 50 سد تصریح کرد: کاهش منابع آبی دریاچه ارومیه به هیچ وجه بر اثر حفر چاههای مجاز و غیرمجاز اطراف این دریاچه برای کشاورزی نیست.
ظفرنژاد تصریح کرد: مدیریت نابومی آب و غیراکولوژیک آب کاهش منابع آبی دریاچه ارومیه را باعث شده است چرا که یک دریاچه 40 میلیارد مترمکعبی هیچگاه با حفر چاه نمیخشکد.
این پژوهشگر آب و توسعه پایدار تصریح کرد: سدسازی و انحراف آب رودها از بالا دست سبب میشود که جریان آب رود که سفرههای پایین دست را تغذیه میکرد قطع شود، حقابههای کشاورزان جابهجا شود و قناتها و چاههای آن بخشکد.
وی افزود: در این شرایط ممکن است آنها از ناچاری به حفر چاه بیشتر روی آورند اما همانگونه که گفتیم این معلول دست کاری از بالا به پایین تکنوکراسی متکی به بودجههای نفتی است.
این پژوهشگر آب و توسعه پایدار بیان داشت: یکی از عوامل افت منابع آب زیرزمینی نامدیریت آب است زیرا وزارت نیرو از بالا و مرکز تصمیم گرفت هر جا شرکتهای سدساز دستور دادند سد بسازد.
وی افزود: جوامع بومی مولد یعنی صاحبان حقابهها، این برقرارکنندگان امنیت خوراک کشوردر این تصمیمگیریها کوچکترین دخالتی نداشتند.
ظفرنژاد تصریح کرد: بسیاری از سدها بدون ارزیابی حقیقی از منافع سدها و ارزیابی حقیقی از اثراتها آنها ساخته شدهاند و در نتیجه ساخت آنها منجر به خشک شدن همه رودهای کشور و نیز خشکیدن دریاچه ارومیه، تالابهای گاوخونی، جازموریان، بختگان و …شد.
ظفرنژاد بیان داشت: با طرحهایی مانند طرح نکاشت که اساسا غلط است نمیتوان آب را به دریاچه ارومیه بازگرداند بلکه این طرحها منجر به از بین رفتن کشاورزی و سوق دادن روستاییان به شهرها و روی آوردن آنها به مشاغل کاذب میشود.