تغییرات اقلیمی و بحران آبی در خاورمیانه

جمعیت خاورمیانه و شمال آفریقا تا سال 2050 به 700 میلیون نفر افزایش می‌یابد

بروز خشکسالی‌های شدید، سیل‌های ویرانگر و زیر آب رفتن بسیاری از مناطق ساحلی جهان تنها بخش کوچکی از تبعات پدیده گرم شدن زمین است و برخلاف آنچه تصور می‌شود تنها کشورهای اروپایی و جنوب شرق آسیا نیستند که در آینده نزدیک ممکن است زیر آب بروند. حالا بانک جهانی هشدار می‌دهد که تغییر اقلیم، خاورمیانه و شمال آفریقا را هم بی‌نصیب نخواهد گذاشت و علاوه بر اینکه بخش اعظمی از این منطقه با خشکسالی و کمبود آب مواجه خواهد شد بخش‌های دیگری نیز در نتیجه بالا آمدن سطح دریاها دچار آبگرفتگی می‌شوند.

پیش به سوی دنیایی گرم‌تر! دنیایی گرم‌تر از آنچه تاکنون تجربه کردیم. هرچند 10 سال از گرم‌ترین سال‌های گرم جهان تنها از سال 2000 تاکنون به وقوع پیوسته اما دانشمندان پیش‌بینی کرده‌اند روند گرم شدن زمین همچنان ادامه خواهد داشت و زمین بیشتر از آن چیزی که تاکنون تجربه کردیم قرار است گرم شود. با گذشت هر سال نگرانی از تبعات زیانبار تغییر اقلیم و گرم شدن زمین بیش از سال قبل می‌شود.

بروز خشکسالی‌های شدید، سیل‌های ویرانگر و زیر آب رفتن بسیاری از مناطق ساحلی جهان تنها بخش کوچکی از تبعات پدیده گرم شدن زمین است و برخلاف آنچه تصور می‌شود تنها کشورهای اروپایی و جنوب شرق آسیا نیستند که در آینده نزدیک ممکن است زیر آب بروند. حالا بانک جهانی هشدار می‌دهد که تغییر اقلیم، خاورمیانه و شمال آفریقا را هم بی‌نصیب نخواهد گذاشت و علاوه بر اینکه بخش اعظمی از این منطقه با خشکسالی و کمبود آب مواجه خواهد شد بخش‌های دیگری نیز در نتیجه بالا آمدن سطح دریاها دچار آبگرفتگی می‌شوند.

رشد بالای جمعیت، تشدید خشکسالی و کاهش منابع آبی و افزایش دمای هوا بحران آب در منطقه را بیش از پیش دامن می‌زند و احتمال وقوع جنگ در منطقه بین کشورها بر سر منابع آب بیشتر می‌شود، اما این همه ماجرا نیست. به تازگی مؤسسه علوم جوی و تغییر اقلیم دانشگاه زوریخ نیز اعلام کرده اگر روند تغییرات آب و هوایی همچنان ادامه داشته باشد در عرض تنها یک قرن، ترکیب دما و رطوبت بالا در منطقه خلیج فارس شرایطی را ایجاد می‌کند که زندگی در این منطقه عملاً غیر قابل تحمل می‌شود. بر اساس این گزارش در عربستان تشدید این واقعه می‌تواند سلامت مردم را در فصل گرما تحت‌الشعاع قرار داده و حتی باعث مرگ سالمندان به دلیل وزش بادهای گرم و غیر قابل تحمل شود. افزایش دمای هوا نه فقط در عربستان، که تهدید بزرگ کشورهای کویت، ایران، لیبی و یمن نیز خواهد بود. در ایران نیز پیش‌بینی شده بندرعباس و بندر ماهشهر شاهد وقوع گرمای طاقت فرسا در دهه‌های آتی باشد.

بانک جهانی هشدار داده که خاورمیانه و شمال آفریقا از جمله مهم‌ترین مناطق جهان است که تا نیم‌قرن دیگر متأثر از پدیده تغییر اقلیم و افزایش دمای هوا خواهد شد. این منطقه همواره در طول تاریخ از مناطق خشک و کم‌آب جهان بوده و کشاورزی در این منطقه وابستگی شدیدی به آب دارد اما تغییر اقلیم، بحران را در خاورمیانه و شمال آفریقا تشدید خواهد کرد. با این حال همواره در طول هزاره‌ها و سده‌های مختلف ساکنان این منطقه، راه‌حل‌های مختلفی را برای تطابق با این محدودیت زیست‌محیطی به شکل فنی در نظر داشتند که از مهم‌ترین آنها می‌توان به حفر قنات در ایران در طول هزاره‌های گذشته اشاره کرد که متأسفانه این روزها کاملاً به دست فراموشی سپرده شده و جای خود را به ساخت سد و انباشت آب در پشت دیواره‌های خاکی و بتونی با سرمایه‌های هنگفت و طرح‌های انتقال آب حوضه به حوضه در کشورمان داده است.
در همین حال دانشمندان معتقدند خاورمیانه گنجینه‌ای از ذخایر باارزش از دانش سنتی و بومی مدیریت آب است که اگر این دانش حفظ و ترویج داده شود، می‌تواند لااقل نقش مهمی در مقابله با اثرات سوءتغییر اقلیم برای کشورهای منطقه به دنبال داشته باشد. از این‌رو افزایش سطح آگاهی در بین ذی‌نفعان در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نقش عمده‌ای در مقابله با بحران‌های ناشی از تغییر اقلیم در این منطقه می‌تواند داشته باشد و تا حد زیادی اثرات ناشی از خشکسالی و کمبود آب را جبران کند.
براساس ارزیابی دانشمندان IPCC (پانل بین دولتی تغییر اقلیم سازمان ملل)، پیش‌بینی شده است خاورمیانه و شمال آفریقا هم‌اکنون در حال تبدیل شدن به منطقه‌ای خشک‌تر و گرم‌تر از آنچه تاکنون بوده، است. افزایش دما و کمبود بارندگی و خشکسالی‌های متوالی در این منطقه شدت گرفته و تخمین زده شده تا سال 2050 میلادی 80 تا صد‌میلیون نفر در معرض تنش شدید آبی قرار خواهند گرفت و منابع آب زیرزمینی با کاهش چشمگیری مواجه خواهد شد.
علاوه بر این میزان تولید محصولات کشاورزی به دلیل کمبود منابع آب با کاهش چشمگیری مواجه خواهد شد. مطالعات نشان می‌دهد که تغییر اقلیم تا سال 2050 اثرات منفی روی عملکرد محصول زمین‌های زراعی در خاورمیانه و شمال آفریقا به‌جا خواهد گذاشت. تا سال 2050 تولید محصول برنج در این منطقه 30‌درصد، ذرت 47‌درصد و گندم با 20‌درصد کاهش مواجه خواهند شد. این در حالی است که انتظار می‌رود کالری مورد نیاز در این فاصله زمانی از 2846 به 3119 به ازای هر نفر در روز افزایش یابد که در صورت بروز تبعات تغییر اقلیم نه تنها 500 کالری تأمین نخواهد شد که سقف کالری دریافتی ساکنان از میزان فعلی هم کمتر خواهد شد.
در یک سناریوی بدون تغییر اقلیم پیش‌بینی شده شمار کودکان دچار سوءتغذیه در این منطقه از 5/3‌میلیون نفر به یک‌میلیون نفر کاهش یابد اما تغییر اقلیم شمار این کودکان را تا سال 2050 عملاً به دو‌میلیون نفر خواهد رساند. از این‌رو برای مقابله با اثرات تغییرات اقلیم در تغذیه در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه لازم است هرساله 241 تا 271‌میلیون دلار سرمایه‌گذاری اضافی توسط کشورها صورت گیرد و بهتر است این هزینه‌ها صرف تحقیقات کشاورزی و مدیریت بهینه منابع آب شود.

ترسیم آینده‌ای تاریک
براساس گزارش بانک جهانی تا 40 سال آینده میانگین دما بین یک تا سه درجه سانتی‌گراد در مناطق شهری خاورمیانه افزایش خواهد یافت و وقوع سیل در مناطق ساحلی این منطقه تشدید می‌شود. متأسفانه جنگل‌های حرا و آبسنگ‌های مرجانی خلیج فارس نیز که همچون سدی در برابر سیل‌ها عمل می‌کرد در دهه‌های اخیر به طور گسترده‌ای از بین رفته به طوری که بر اساس گزارش مؤسسه دیده بان جهان یا ورلد واچ، تاکنون نزدیک به 60 درصد مرجان‌های خلیج فارس از بین رفته است. مساحت جنگل‌های مانگرو خلیج فارس که اغلب در سواحل جنوبی ایران پراکندگی داشته در یک قرن اخیر به دلیل توسعه بی‌ضابطه صنایع و ساخت و سازهای ساحلی و نفتی دستخوش تغییرات بزرگی شده و تا حد زیادی کاهش یافته است از این‌رو ضریب سیل‌پذیری سواحل خلیج فارس بیش از پیش افزایش یافته است. علاوه بر این، ایجاد یک جزیره حرارتی در منطقه که ناشی از کمبود آب، وزش بادهای گرم و افت کیفیت هواست بر بهداشت و سلامت عمومی و رفاه اجتماعی هم تأثیر‌گذار خواهد بود و شرایط زندگی را برای ساکنان این منطقه دشوار خواهد کرد.
براساس پیش‌بینی مدل‌های اقلیمی سطح آب دریاها تا سال2050 میلادی، 1/0 تا 3/0متر و تا سال 2100 حدود یک متر بالا خواهد آمد و اثرات این پدیده بر خاورمیانه و شمال آفریقا بیش از سایر نقاط جهان خواهد بود به طوری که بسیاری از مناطق کم‌ارتفاع ساحلی در تونس، قطر، لیبی، امارات متحده عربی، کویت و بویژه مصر در معرض آسیب قرار خواهند گرفت.

تأثیر گرم‌شدن زمین بر روند توسعه
شواهد امر نشان می‌دهد همه آنچه را کشورهای منطقه برای مقابله با بیکاری و ایجاد اشتغال در این مدت انجام داده‌اند در نتیجه پیامدهای تغییر اقلیم با چالش جدی مواجه می‌شود. خشکسالی از یک سو و افزایش وقوع سیل از سوی دیگر در مناطق ساحلی و شهری چالش جدید کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقاست که پیشرفت‌های توسعه‌ای را خدشه‌دار خواهد کرد. تغییرات اساسی در دما و الگوی بارش به بخش‌های استراتژیک اقتصادی در منطقه از جمله گردشگری و کشاورزی نیز آسیب می‌زند.
پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد به طور دقیق افزایش سطح آب دریاها 43 شهر را در منطقه – شامل 24 شهر خاورمیانه و 19 شهر در شمال آفریقا – تحت تأثیر قرار می‌دهد. بالا آمدن نیم‌متری آب به طور خاص در مصر باعث آواره شدن دو‌میلیون نفر از ساکنان شهر اسکندریه در این کشور و بروز خسارات 35‌میلیارد دلاری به زیرساخت‌ها و آثار تاریخی و فرهنگی تا سال 2050 میلادی می‌شود.
در همین حال بانک جهانی طرح‌های متعددی را برای مدیریت منابع آب در برخی کشورهای منطقه از جمله مراکش، مصر، یمن و… در دست اجرا دارد. برای مثال دولت مراکش با همکاری بانک جهانی در حال تجهیز مزارع کشاورزی به سیستم‌های آبیاری قطره‌ای و میکروآبپاش است. این امر به دولت مراکش کمک می‌کند تا همچنان تولید 60‌درصد چغندر قند، 40‌درصد روغن زیتون و 40‌درصد از تولید شیر مصرفی کشورش را با این شیوه آبیاری مزارع در اختیار داشته باشد.
در کشور یمن نیز که فقیرترین کشور در بین کشورهای شبه‌جزیره عربستان است کشاورزی تاکنون برای 55‌درصد مردم اشتغال ایجاد کرده که هرگونه خدشه در این صنعت می‌تواند به بیکاری نیمی از جمعیت کشور و گسترش فقر بیشتر منجر شود. در حال حاضر تغییر اقلیم یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های دولت یمن است و سهم عمده‌ای از دیمزارهای این کشور را در مخاطره قرار داده است. اما در ارتفاعات این کشور مردم همچنان با بهره‌گیری از دانش سنتی، در حال توسعه اراضی کشاورزی هستند و بانک جهانی در تلاش است با کمک تسهیلات جهانی محیط‌زیست به گسترش دانش سنتی در بین مردم و تدوین استراتژی‌های منطبق با تغییر اقلیم کمک کند.
اما در ایران وضعیت از این هم بحرانی‌تر است. به نظر می‌رسد کاهش بارندگی‌ها و تداوم خشکسالی در سال‌های اخیر و بهره‌برداری بیش از حد از آب‌های تجدیدپذیر و آب‌های زیرزمینی اکنون به بزرگترین چالش زیست محیطی کشورمان تبدیل شده است. چالشی که می‌تواند در سال‌های آتی بحران‌های دیگری را در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و منطقه‌ای دامن زند.
با این حال رشد افسارگسیخته کشاورزی ناپایدار همچنان در ایران ادامه دارد. بی‌توجهی به وضعیت محدودیت منابع آبی در کشورمان به گونه‌ای‌ است که این امر تاکنون بارها مورد اعتراض مشاور معاون اول رئیس جمهوری و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه هم واقع شده است.
عیسی کلانتری هفته گذشته با حضور در نشست «بررسی موانع پیش روی سازمان محیط زیست»که به همت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در دانشکده جغرافیای این دانشگاه برگزار شد گفت: نبود استراتژی مشخص برای توسعه کشور، بی‌توجهی به تهیه سند آمایش سرزمین و نشناختن پتانسیل کشور از سوی حاکمیت و فشار آوردن به مردم برای توسعه کشاورزی از جمله معضلات محیط زیست ماست. به طور مثال طبق قانون برنامه چشم انداز، ما قرار است به اقتصاد نخست منطقه تبدیل شویم و برای تحقق این برنامه باید در تولید اکثر محصولات کشاورزی خودکفا شویم. وقتی چنین برنامه‌ریزی می‌کنیم، معلوم است که پتانسیل‌های کشور را نمی‌شناسیم. او با انتقاد از سیاست خودکفایی خاطرنشان کرد: این سیاست نشان از نشناختن پتانسیل کشور دارد، چرا که برای رسیدن به این هدف به 240 میلیارد متر مکعب آب در هر سال نیاز داریم، ولی در حال حاضر میزان آب‌های تجدید پذیر کشور تنها 90 میلیارد مترمکعب برای 78 میلیون نفر است. این در حالی است که براساس مصوبه سال 1997 سازمان ملل متحد، ما حق داشتیم از 40% ظرفیت آب‌های تجدید پذیر کشور استفاده کنیم، حال آنکه ما از 86% این ظرفیت استفاده کردیم و برای همین بالاترین میزان برداشت آب را در جهان داریم. حالا اینکه با این شرایط چگونه قرار است جمعیت افزایش یافته و در تولید محصولات هم خودکفا شویم من نمی‌دانم؟
این مقام تأکید می‌کند: از سوی دیگر علاوه بر آب‌های تجدیدپذیر کشور از آب‌هایی که میلیون‌ها‌ سال طول کشیده تا در زیر زمین ذخیره شود هم حداکثر استفاده را کرده‌ایم در حالی که در ١۵‌سال گذشته متوسط بارندگی از ٢۴٧ به ٢٠١ میلیمتر رسیده است و بارندگی‌ها غیرمؤثر شده‌اند چون تنها در سطح زمین جاری می‌شوند و زیر زمین امکان ذخیره شدن ندارند. تخریب پوشش گیاهی و حضور بیش از 110 میلیون واحد دامی در مراتع کشور که باعث غارت پوشش گیاهی شده این مسأله را دامن زده است. در این شرایط تعجبی ندارد که از رده چهارم فرسایش خاک به رتبه نخست جهان رسیده‌ایم چون متوسط میزان فرسایش خاک کشورمان اکنون 16 تن در هکتار است. در بحران آب هم که رتبه اول را داشتیم. با این شرایط، محیط‌زیستی هم باقی خواهد ماند؟

رشد سریع جمعیت در خاورمیانه
رشد سریع جمعیت در خاورمیانه و شمال آفریقا نیز بحران در این منطقه را تشدید کرده است به طوری که این امر می‌تواند پیامدهای تغییر اقلیم و خشکسالی و کاهش منابع آب را برای ساکنان بیشتر کند و نهایتاً میزان دسترسی مردم به خدمات مناسب را کاهش دهد. این امر حتی می‌تواند با توجه به اینکه بارها هشدار داده شده که جنگ آتی در خاورمیانه جنگ آب خواهد بود باعث بروز مناقشات سیاسی بین کشورهای منطقه نیز شود.
براساس گزارش سازمان ملل، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از سال 1970 تاکنون دارای بیشترین نرخ رشد جمعیت در بین دیگر مناطق دنیا بوده است. براساس مطالعات صورت‌گرفته جمعیت این منطقه از 127‌میلیون نفر در سال 1970 به 305‌میلیون نفر در سال 2005 و در سال 2010 نیز به 320‌میلیون نفر افزایش یافته است. بیشترین میزان افزایش جمعیت در ایران در فاصله سال 1976 تا 1986 بوده به طوری که در مدت یک دهه جمعیت ایران با رشد 50‌درصدی مواجه شد. اما پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد چنانچه نرخ رشد جمعیت که در حال حاضر در خاورمیانه و شمال آفریقا بیشتر از سایر نقاط دنیاست به همین ترتیب پیش رود تا سال 2050 جمعیت این منطقه بالغ بر 700‌میلیون نفر خواهد رسید.
در حال حاضر، جمعیت 320‌میلیون نفری خاورمیانه و شمال آفریقا که حدود پنج‌درصد جمعیت جهان را تشکیل می‌دهد کمتر از یک‌درصد منابع آب این سیاره را به خود اختصاص داده است. حال پرسش این است که کشورهای منطقه چه تدابیری را برای مواجهه با بحران آب در سال‌های آتی با توجه به این نرخ بالای رشد جمعیت اندیشیده‌اند؟ و چگونه می‌توانند در مواجهه با رشد سریع جمعیت، کاهش منابع آب و پیامدهای ناشی از تغییر اقلیم و خشکسالی در دهه‌های آتی مقابله کنند؟
تنها با مروری بر بحران‌های حال حاضر زیست‌محیطی در کشور ایران کافی است تا دریابیم که اوضاع محیط‌زیست در منطقه بسیار دهشتناک‌تر از آن چیزی است که شاید تاکنون به تصویر کشیده شده است. در حالی که 35 سال تا سال 2050 میلادی زمان باقی است، بروز پدیده ریزگردها و گرد و غبار که ناشی از رشد فزاینده بیابان‌ها و افت کارایی سرزمین در کشورهای همسایه ایران و نیز ایران است بیش از نیمی از کشورمان را تحت‌تأثیر قرار داده است و البته دیگر کشورهای منطقه نیز بی‌نصیب از این پدیده نبوده‌اند. از سوی دیگر بروز طوفان‌های نمکی در گوشه شمال غربی ایران به دلیل خشک شدن دریاچه ارومیه از هم‌اکنون آغاز شده و می‌رود تا در یک دهه آینده یکی از بزرگ‌ترین فجایع زیست‌محیطی منطقه را رقم زند؛ فاجعه‌ای در حد نابودی دریاچه آرال و بروز طوفان‌های نمکی این منطقه که بیش از پنج میلیون زن و کودک را در چند دهه گذشته تحت‌تأثیر انواع بیماری‌ها‌ی ریوی، آسم و سرطان قرار داد.
اگرچه تاکنون بارها برنامه محیط‌زیست سازمان ملل نسبت به نابودی تالاب‌ها در خاورمیانه و کاهش شدید منابع آب زیرزمینی هشدار داده اما واقعیت این است که نه تنها در کشورهای منطقه که حتی در ایران هم برنامه‌ای برای کاهش این مخاطرات اندیشیده نشده است. از 15 سال پیش که نخستین هشدارها نسبت به نابودی تالاب هامون و مجموعه تالاب‌های بین‌النهرین داده شده نه تنها اقدامی صورت نگرفت و این تالاب‌ها هر کدام تا بیش از 90‌درصد از بین رفتند بلکه امروز دریاچه ارومیه و بختگان، پریشان و جازموریان، طشک و مهارلو و کافتر هم به مجموع تالاب‌های نابودشده افزوده شده است. بیش از 600 دشت کشور با افت شدید سفره‌های آب زیرزمینی مواجه شده و حفر بیش از 760 هزار حلقه چاه مجاز و غیر مجاز در کشور موجب شده تا نفوذ آب شور به آبخوان‌های شیرین چنان سرعت بگیرد که دیگر حتی در بخش‌هایی از استان مازندران هم کشاورزان بعد از حفر چاه به جای آب شیرین با آب شور مواجه می‌شوند! و این تنها گوشه‌ای از روند شتابناک تخریب سرزمین در این کشور است؛ کشوری که هم‌اکنون نزدیک به 20‌درصد جمعیت خاورمیانه و شمال آفریقا را به خود اختصاص داده و می‌رود تا چند سال دیگر شمار جمعیتش را به 150 میلیون نفر برساند در حالی که یک سوم از جنگل‌های شمال آن براساس آمار منتشره مخروبه شده و جنگل‌های باقیمانده نیز زیر طرح‌های بهره‌برداری چوب قرار دارد. به گفته رئیس سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور، بیابان‌زایی حدود 90‌درصد خاک کشور را تهدید می‌کند و بیش از یک میلیون و 200 هزار هکتار از جنگل‌های زاگرس نیز در 6 سال گذشته خشک و نابود شده است و تقریباً اکثر قریب به اتفاق تالاب‌ها، دریاچه‌ها و رودخانه‌های کشور نیز رو به خشکی نهاده‌اند.
در همین حال بهره‌برداری بیشتر از منابع همچون آب و خاک به بروز بحران‌های زیست‌محیطی و نابودی هرچه بیشتر تنوع زیستی و اکوسیستم‌ها منجر می‌شود چراکه جمعیت بیشتر به معنی نیاز بیشتر به غذا و آب خواهد بود و این امر مستلزم تغییر کاربری بیشتر جنگل‌ها و مراتع به اراضی کشاورزی و برداشت بیشتر از منابع آبی محدود در منطقه است. تأمین مسکن، بهداشت، شغل، خدمات آموزشی و انرژی دیگر نیازهای جمعیت اضافه‌شده است که در نهایت تأمین همه این موارد فشار مضاعفی بر سرزمین وارد خواهد کرد و عملاً چیزی از منابع طبیعی برای نسل‌های آینده منطقه باقی نخواهد گذاشت.

 

روزنامه ایران