یکی از بیچارهکنندهترین چیزهایی که وضع آب را خراب کرده است، نیروگاهها است!
این روزها رسانهها و برخی فعالان و انجمنهای زیست محیطی کشور، مدام از پدیدهای نوظهور سخن میگویند و مطلب مینویسند؛ پدیدهای که از آن به زلزله خاموش یاد میشود. این پدیده، همان معضل تازهصورتیافتهای است که در فرهنگ محیط زیست کشور به «فرونشست» یا «فروچاله» مصطلح شده است. فروچالهها به واسطه حفر چاهها و قناتهای خارج از رویه و در نهایت تهی شدن سفرههای زیرزمینی پدید میآیند. ناگفته پیداست که استفاده از آب سفرههای زیرزمینی برای امر کشاورزی و موارد صنعتی چون فعالیت نیروگاهها، نه تنها ذخیره آب نسلهای آینده را هدر میدهد، بلکه منجر به بروز پدیدههایی چون فروچالهها و فرونشست زمین میشود. با این وجود، معقولترین و بیهزینهترین راهی که اکثر کارشناسان به انجام آن توصیه میکنند، مسدود کردن چاهها و ممانعت ازصدور مجوز حفر برای چاههای جدید است. ضمن آنکه متولیان باید ترتیبی اتخاذ کنند و با توسل به راهکارهایی چون آبخیزداری موجبات جذب مانداب و سیلابهای ایجاد شده از بارش باران را در زمینهای خاکی فراهم آورند. با این وجود جای تأسف است که قاطبه مسئولان و دستگاههای موظف در این امر هیچ اقدامی در راستای مهار و جذب سیلابهایی که در روزها و ماههای اخیر به واسطه بارش باران و جاری شدن سیلابها اتفاق افتاده، نکردهاند! شاهد مثال کمکاری در این بخش، فروچالهای به عمق 100 متر در روستای «چاه دراز» استهبان است که این روزها در صدر اخبار کشور قرار دارد.
شامگاه روز پنجشنبه گذشته، فرماندار شهرستان استهبان با اشاره به عریض شدن فروچاله و سرعت در شکافهای عمیق در جاده دسترسی به روستای «چاه دراز» از احتمال تخلیه ساکنان روستا خبر داده بود. محمدمهدی شرفی در این رابطه توضیح داده که در فروچالهای که در نزدیکی این روستا در هشتم آبانماه به قطر 20 و عمق حدود یکصد متر ایجاد شده بود، طی روزهای اخیر قطر آن حدود 45متر افزایش یافته و از طرفی شکافهایی در جاده منتهی به این روستا ایجاد شده است، به طوری که هیچ وسیله نقلیهای به این روستا تردد نمیکند و دانشآموزان مجبورند مسیر دو سه کیلومتری را تا مدرسه پیاده بروند. با این وجود احتمال تخلیه روستای چاهدراز به خاطر ایمنی وجود دارد.
استان فارس بستر ایجاد فروچالهها
استان فارس به رغم وجود آبخوانهای فراوان در گذشته و نبود مدیریت صحیح امروزه در محاصره فروچالهها قرار دارد، چراکه در چند ماه گذشته خبری مبنی بر اینکه فروچالهها بنای تخت جمشید را هم تهدید میکنند، در صدر رسانهها قرار گرفت. در این راستا دکترعزتالله رئیسیاردکانی، پدر علم هیدرولوژی آبهای زیرزمینی، هشدار داده که آنچه امروز تخت جمشید را بیش از خطر فرونشست و شکاف زمین تهدید میکند، خطر فروچالههاست.
وی با اشاره به مطالعات دانشگاه شیراز روی میراث جهانی تخت جمشید عنوان کرده که در سالهای گذشته روبهروی صفه تخت جمشید و در 250 متری آن یک فرونشست زمین و شکاف به طول 200 متر و عرض و عمق حداکثر یک متر ایجاد شده است و علاوه بر آن، در فاصله 500 متری تختجمشید نیز چند شکاف مشهود است. همچنین در آثار تاریخی نقشرستم نیز به فاصله بسیار نزدیکی با دیواره عمودی این آثار، شکاف و فرونشست زمین به وجود آمده است.
رئیسیاردکانی علت اصلی به وجود آمدن شکاف و فرونشستهای زمین، در منطقه اطراف تخت جمشید و نقش رستم را، پایین آمدن سطح سفره آبهای زیرزمینی دانسته و اضافه کرده: زمانی که یکسری شکاف در زمین ایجاد شد، دیگر شکافی ایجاد نمیشود مگر اینکه بار دیگر سطح سفرههای آب زیرزمینی کاهش یابد.
به گفته این استاد دانشگاه، بافت خاک رس در این مناطق به مرور زمان و به دنبال برداشت زیاد منابع آب زیرزمینی شسته میشود و به تدریج یک حالت غار مانند در درون خاک ایجاد میشود. از آنجا که این غار از خاک درست شده، با بزرگتر شدن غار، سقف آن تحمل و پایداری ندارد، ناگهان ریزش میکند و فروچاله ایجاد میشود؛ فروچالههایی که نمونه آن را چندی پیش در همدان شاهد بودیم.
بنابراین دکتر رئیسی راهکاری سهل و ممتنع را توصیه میکند و میگوید که یکی از راهکارهای اساسی برای پیشگیری این است که در مناطق مهم نباید چاه آب زیرزمینی وجود داشته باشد، چراکه وجود هر چاهی، احتمال وقوع فروچاله را بسیار زیادتر میکند. با اینکه این راهکار برای تخت جمشید توصیه شده، اما واقع امر این است که مهمترین راه مقابله با رخداد پدیده فروچالهها و اولینگام برای تثبیت وضعیت فعلی و احیای آبخوانها و سفرههای زیرزمینی، مسدودکردن چاهها و ممانعت از صدور مجوز برای حفرچاه و قنات جدید است.
رویهای برعکس در خدمترسانی
یکی دیگر از بهانههایی که برای حفر قنات و چاههای عمیق ارائه میشود، راهاندازی نیروگاهها و فعالیتهای صنعتی است. از این رو نظر پروفسور کردوانی را جویا شدیم. وی با اشاره به اینکه فعالیت نیروگاهها خیانت به محیط زیست است، میگوید: یکی از بیچارهکنندهترین چیزهایی که وضع آب را خراب کرده است، نیروگاهها است. چرا؟ چون نیروگاههایی که دارند درست میکنند، هر کدام به اندازه 20تا 30 شهر چاه میزنند. این نیروگاهها آب زیادی مصرف میکنند. در منطقه آنها در خیلی جاها زمین نشست کرده است. نیروگاه از یک طرف، این طور آب را مصرف کنند و از طرف دیگر هوا را آلوده میکنند. الان میگویند که در تهران ماشین و اتوبوسها را برقی کنیم چون برق، آلودگی را کم میکند. نه، اینطور نیست. برق در آنجایی که تولید میشود، به شدت هوا را آلوده میکند.
وی در ادامه میافزاید: ببینید در نیروگاه، چه کار کردند. اولاً آب منطقه را تمام کردند و به گردن کشاورز انداختند. الان در منطقه همدان، نیروگاه همدان آب را نابود کرد، نه کشاورزی آن. دوم اینکه نیروگاههایی که به خصوص مازوت و گازوئیل مصرف میکنند، هوا را به شدت آلوده میکنند. در حالی که اصلا از این نوع نیروگاهها نباید استفاده کنند. این همه آفتاب و باد داریم، از یک نیروگاه ساده استفاده کنند. بنابراین تمام آبها را به صنایع دادند. رودها را نیز تمام کردند. آب زایندهرود را گرفتند. آب کارون را هم گرفتند، به طوری که کارونی که در سال 1372 میخواست شهر اهواز را آب بگیرد و کشتیرانی در آن وجود داشت، الان در آن سبزی میکارند. الان دیگر کارون خشک است که شهردار اهواز میگوید نخالههای ساختمانی را در کارون بریزید. اما آیا آنجاها که آب دارند، احیا شدهاند؟ نه. تازه اول تشنگی آنها است.
پدر کویرشناسی ایران با بیان این نکته که نباید از آب زیرزمینی استفاده کنیم، تصریح میکند: چون این آب زیرزمینی مال بچههای ما، مال آینده و مال پسانداز است. من در این باره صدها مصاحبه داشتهام. مثلاً همین شهرداری تهران علاوه بر آنکه آب سد استفاده میکند، بیش از 450 حلقه چاه هم دارد. با چاه زدن در شهرها (کاری که وزارت نیرو هم به آن توصیه میکند) چندین مسئله پیش میآید. در شهر وقتی سطح آب پایین میرود، زمین نشست میکند و وقتی زمین نشست کند، لولههای آب و گاز میشکند، ساختمانها تماماً فرومیریزند، پلها کج میشوند، دکلها کج میشوند و میریزند. نباید از آب زیرزمینی استفاده کنند، علاوه بر اینکه این باید برای آیندگان بماند.
***
با این اوصاف تا زمانی که نگرشی جدی و اهتمامی در راستای کار تیمی میان مسئولان و دستگاههای کشور پدید نیاید، اوضاع هر روز وخیمتر خواهد شد و باید منتظر عواقبی بدتر از این هم بود.
روزنامه جوان