نجات آب را از مدارس شروع کنیم
تحقیقات مختلفی در زمینه نقش مدارس در ایجاد آگاهی محیط زیستی انجام شده است. یکی از اصلی ترین مسائل زیست محیطی هم آب است و کشور های مختلف برای آگاه سازی اهمیت آب برنامه های مختلفی دارند.
خبر آنلاین در اینباره نوشت: یکی از این برنامه ها که برای نجات آب در برخی از مدارس استرالیا اجرا می شود، برنامه «هوشمند آب» است در این برنامه روش های مختلفی در مدارس اجرا می شود تا دانش آموزان آگاهی بیشتری نسبت به آب داشته باشند، در مدارسی که این برنامه در آنها اجرا می شود بخش های مختلفی از آّب به دانش آموزان تدریس می شود؛ چرخه آب، حفاظت از آب، منابع آب، فاضلاب و بازیافت آب از مباحث تدریس شده در استرالیا است.
همچنین در این کشور به دانش آموز ها آموزش داده می شود که چگونه آب کمتری مصرف کنند، مثلا یکی از تکالیف آنها این است که با ساعت شنی به حمام بروند و سعی کنند با اتمام آن حمام خود را در زمان حدود 4 دقیقه تمام کنند.
به طور کلی برخی از وظایف مدارسی که برنامه «هوشمند آب» را رعایت می کند اینگونه است:
1- به دانش آموزان یادآوری کنند در مدرسه «هوشمند آب» هستند. 2- در مسابقات این حوزه شرکت کنند. 3- دانش آموزان را تشویق کنند که یک بازرس کوچک آب باشند و هرگونه نشت آبی را به شرکت آب اطلاع دهند، که توسط معلم انجام میگیرد.
1- در خبرنامه مدرسه از نکات مربوط به مصرف درست آب استفاده کنند. 2- در یک رسانه از نقش این برنامه در مدرسه خود بگویند. 3- در کتابخانه مدرسه قسمتی را به کتاب های آبی اختصاص دهند، که توسط مدیران مدرسه انجام میگیرد.
1- قرار دادن پستر و استیکر های مختلف در اطراف مدرسه. 2- برنامه ریزی اقدامات مربوط به هفته آب، که توسط مسئول مربوط به آب انجام میگیرد.
1- انتخاب ماهانه برترین دانش آموز در زمینه آب. 2- ارتباط دادن برنامه هوشمند آب به برنامه های توسعه مدارس. 3- فرستادن باغ بان مدرسه به دوره های آموزشی مختلف، که توسط مدیر اصلی مدرسه انجام میگیرد.
آیا آگاهی و کم مصرف کردن کافی است ؟
درست مصرف کردن مردم بدون شک یکی از راه حل های اصلی کاهش مصرف آب است اما آیا اگر هنوز برخی از مدیریت های غلط وجود داشته باشد، باز هم می توان با درست مصرف کردن ایران را از یک بحران آب شدید نجات داد ؟
نائومی کلین، در کتاب " این همه چیز را تغییر می دهد " در پاسخ به چنین سوالی می نویسد: تعداد زیادی از ما یک حقیقت محیط زیستی را می بینیم اما سریعا آن را رد می کنیم و یا آن را به یک جک تبدیل می کنیم.
برخی دیگر از ما برای خود داستان هایی می سازند که در آینده تکنولوژی حتما این مسائل را حل می کند که در این کتاب متوجه شدم این هم روشی برای فرار از حقیقت اسات.
گروهی از ما به این قضیه به شکل اقتصادی نگاه می کنند، این گروه بر این باورند که با داشتن پول بیشتر وقتی شهرشان نابود شد می توانند دوام بیاورند. یا حتی به خودمان می گوییم، وقتمان نمی رسد به موضوع هایی تک که بسیار انتزاعی هستند فکر کنیم.
اما یک روش دیگر هم وجود دارد؛ ما مشکل را می بینیم و به خودمان می گوییم فقط باید خود را تغییر دهیم، اما فراموش می کنیم که باید سعی کنیم سیستمی را تغییر دهیم که عامل اصلی این بحران ها هستند زیرا فکر می کنیم با این کار انرژی زیادی مصرف می شود و هیچ تاثیری ندارد. در نگاه اول به نظر می رسد این کار به شکلی راه حل است اما در واقع یکی از چشم های ما کاملا بسته است.
راه هایی برای جلوگیری از رسیدن به یک آینده وحشتناک وجود دارد، اما این منجر به یک تغییر در همه چیز می شود.